شمیم مهربانی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خوشبختی یافتنی نیست...

16 مهر 1392 توسط رها

خوشبختی یافتنی نیست،ساختنی است.

اززندگی لذت ببرید حتی اگرچیزباارزشی راازدست داده اید…

دیروزپشت خاکریزبودیم وامروزباجان دادن پشت خاکریزی هادرپناه میز!

دیروزدنبال گمنامی بودیم وامروزمواظبیم ناممان گم نشود.

دیروزجبهه وجبهه ای هابوی ایمان می دادندامروزاینجاایمانمان بومی دهد…

 1 نظر

جشن عروسي كوثروحيدرمبارك

14 مهر 1392 توسط رها

امروزدوباره آمدم سراغ دفتروقلمم،دلم تنگ شده بود براي نوشتن.دنبال موضوع بودم كه صداي مولودي وحلحله بلندشد،بوي عروسي مي آمدبوي اسپند وعود،صداي كل كشيدن ودست زدن وماشاالله گفتن.وقتي بهش فكرميكردم كه عروس ودامادنشستن ويه آسمون فرشته دارن روسرشون گل ميريزن دلم لك زدبراي يه دقيقه بودن توي اون مراسم.يه دست گل ازبهشت براي دست هاي عروس آزين شده بود،يه تور ازجنس حرير،دوتافرشته كه توروگرفته ب.دن روسرعروس وداماد،عروس ودامادي كه فخرآسمان وزمين اند،اين طرف ترپدرعروس كه داماد هم تودامن خودش پرورش يافته بود،يه خانواده كه خداآسمان وزمين روبه عشق اوناخلق كرده بود.يه عاقد،يه خطبه،يه اجازه كه صاحبش نبي خداست.خوش به حال فرشته ها،خوش به حال كنيزاي فاطمه،خوش به حال دروديواراون خونه،خوش به حال همه ي اونايي كه اونجابودن وشنيدن كه فاطمه (س)به علي(ع)گفت بله.هميشه وقتي كه عروس بله روميگه،گل مي ريزن،كل مي كشن،اسپنددودمي كنن،خوش به حال فرشته هاوقتي فاطمه بله روگفت.خوش به حالشون كه شاهدعقدياس نبي وشيرخدابودند.چه بزمي،عاقدخدا،شاهدفرشته ها،اجازه دهنده وصاحب عروس ودامادرسول خدا،عروس فخرخلقت ودامادشيرخدا.مبارك باداين بزم وعروسي.

 نظر دهید »

سلام برمهدی(عج)ودل داغ دیده اش

13 مهر 1392 توسط رها

دوباره آسمان درغم سوگ ققنوسی بلندآشیان چهره درهم کشیده وغم بادکرده است.دخترک سفید پوش ماه برخاک سیاه شب نشسته است و بی توجه به غمزه های سوسوزن ستاره هازانوی غم برسینه ی داغ خود می فشاردونگاهش را از دیوار های گلی شهربرنمی دارد.پنجره های شهربه خواب رفته اندوخانه ای درتب می سوزد،تب جانکاه  رهیدن وهرمداغی که ازسینه ای آتش گرفته بانفس های بریده که ازجگری تافته برمی آید.پرتوماه ازپنجره ی خانه به داخل می تابدواز تنگنای پنجره خودراخلاص کرده است.بسترمردی غریب رادرآغوش گرفته وجان دادنش رابه تماشانشسته.سکوت مرد،خاطره گوی غربت آیینه هاست ویادآورترک برداشتن شیشه ی عمرشقایق ها.آری ماه درزلالی قلبت دیده بودمظلومیت خودوپدرانت راوخنجری که ازنامردی مردمان روزگارخورده ایدوزهری که به تووپدرغریبت خوراندندوجگرتان راتکه تکه کردند.نفرین براین بام ها وکوچه هاومردمانش که عظمت شماراانکارکردندازکدامین خاطرات تلخت بگویم؟ازآن ستم های که برمادرت زهرارواداشتندیاازدل غم گرفته علی،ازجگرپاره پاره ی حسن یااز مظلومیت حسین ویاازغربت پدرت رضا،یاازجهل مردمانی که چون علف های هرزدراطرافت بودندوبدونه اینکه خداراببیننددرحقت جفاکردندوزهرکینرابه توخوراندندومظلومانه به شهادتت رساندند.سلام برتووجگرپاره پاره ات ازکین دشمنان،وسلام براشک هاوناله های فرزندتان مهدی ازغم مظلومیت وفراقتان.

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

شمیم مهربانی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعتقادی
    • حدیثی
    • امام حسین
  • فرهنگی
  • پژوهشی
  • ادبی
    • شعر
    • متن ادبی
    • دل نوشته
    • مناجات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس